skip to main
|
skip to sidebar
My photography
کودکان کربلا
راستی آیا
کودکان کربلا ، تکلیفشان تنها
دائما تکرار مشقِ آب! آب
مشق بابا آب بود؟
قیصر امین پور
مرغ افسانه نشسته بود
از شکاف سینه اش به بیرون نگریست
تهی درونش شبیه درختی بود
شکاف سینه اش را با پرها پوشاند
بال هایش را گشود
.و شاخه را در ناشناسی فضا تنها گذاشت
... مرگ رنگ
پستهای جدیدتر
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)
بايگانی وبلاگ
◄
2014
(1)
◄
اکتبر
(1)
◄
2013
(2)
◄
ژوئن
(1)
◄
ژانویهٔ
(1)
◄
2012
(12)
◄
نوامبر
(1)
◄
اکتبر
(3)
◄
ژوئیهٔ
(2)
◄
مهٔ
(1)
◄
آوریل
(1)
◄
مارس
(1)
◄
فوریهٔ
(3)
◄
2011
(11)
◄
نوامبر
(2)
◄
اکتبر
(1)
◄
سپتامبر
(1)
◄
ژوئیهٔ
(2)
◄
ژوئن
(1)
◄
مهٔ
(1)
◄
فوریهٔ
(1)
◄
ژانویهٔ
(2)
◄
2010
(26)
◄
دسامبر
(2)
◄
نوامبر
(3)
◄
اکتبر
(2)
◄
سپتامبر
(2)
◄
اوت
(1)
◄
ژوئیهٔ
(1)
◄
ژوئن
(2)
◄
مهٔ
(2)
◄
آوریل
(2)
◄
مارس
(3)
◄
فوریهٔ
(2)
◄
ژانویهٔ
(4)
◄
2009
(39)
◄
دسامبر
(2)
◄
نوامبر
(5)
◄
اکتبر
(4)
◄
سپتامبر
(2)
◄
ژوئیهٔ
(1)
◄
ژوئن
(3)
◄
مهٔ
(4)
◄
آوریل
(2)
◄
مارس
(2)
◄
فوریهٔ
(6)
◄
ژانویهٔ
(8)
▼
2008
(63)
◄
دسامبر
(4)
◄
نوامبر
(8)
◄
اکتبر
(6)
◄
سپتامبر
(1)
◄
اوت
(5)
◄
ژوئیهٔ
(4)
◄
ژوئن
(6)
◄
مهٔ
(6)
◄
آوریل
(11)
◄
مارس
(2)
◄
فوریهٔ
(5)
▼
ژانویهٔ
(5)
بدون عنوان
کودکان کربلا
بدون عنوان
مرغ افسانه نشسته بوداز شکاف سینه اش به بیرون نگریس...
... مرگ رنگ
◄
2007
(15)
◄
دسامبر
(7)
◄
نوامبر
(8)